حکمت در طبیعتهای فاسد، سودی نمی بخشد. [امام هادی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :33
بازدید دیروز :5
کل بازدید :47017
تعداد کل یاداشته ها : 94
04/4/24
2:4 ع

در آن روز خورشیدی غروب کرد که با طلوع آن ، هزار چشمه ی نور در زندگی ملت ایران جوشیده بود آن روز ، روز عزای بزرگ عالم اسلام شد و جز خدا و اولیایش کیست که حد و مرز این عظمت را بشناسد شاید چشم های نافذی که حجاب ملک رامی گشایند، در آن عاشورای خمینی دیده باشند استقبال خیل عظیم شهدا را از آن روح مطهر


91/3/11::: 6:46 ع
نظر()
  
  

خاطره ای خواندنی از شهید سید مرتضی آوینی «رضا برجی» مستندساز و از همراهان شهید آوینی  به بیان یکی از خاطرات جالب خود از شهید آوینی پرداخت: یادم هست یک روزی شهید آوینی، شهید گنجی و بنده در جایی نشسته بودیم. شهید گنجی جمله ای را ابراز کرد که شهید آوینی در جواب جمله جالبی گفت. من بین این دو شهید بودم. شهید گنجی خطاب به شهید آوینی گفت: «حاج مرتضی! دیگر باب شهادت هم بسته شد». آوینی در جواب گفت: «نه برادر، شهادت لباس تک‌سایزی است که باید تن آدم به اندازه آن در آید، هر وقت به سایز این لباس تک سایز درآمدی، پرواز می‌کنی، مطمئن باش»! من که میان این دو بودم گفتم: «حاج مرتضی، پس من چی؟ من کی پرواز  می‌کنم؟».شهید آوینی در جواب گفت: «تو در کوله‌ات چیزهایی داری» و نام چند منطقه جنگی که در آنها مستند ساخته بودم را آورد و بعد ادامه داد: «در کوله‌ات چیزهای دیگری هم هست که نمی‌دانم چیست، هر وقت کوله‌‌ات سبک شد، پرواز خواهی کرد». مدتی پس از این گفت‌وگو مرتضی آوینی به شهادت رسید و به فاصله یک سال دیگر نیز گنجی شهید شد.البته من هم منتظرم ببینم کی کوله‌ام سبک می‌شود

 


  
  
<   <<   11